--> اسلام و قرآن نويسنده آفتاب OSAREH1@YAHOO.COM

اسلام و قرآن


Thursday, March 27, 2003
 
قرآن چگونه جمع آوری شد(قسمت اول)

گرد آوری قرآن به شکل امروزی به تدريج و به دست افراد و گروه های مختلف صورت گرفته است.

بسياری را عقيده بر آن است که كه جمع و ترتيب سوره‏هاپس از وفات محمد براى نخستين بار به دست على سپس‏زيد بن ثابت و ديگرياران محمد انجام گرفت. نظر شيعه بر آن است که على نخستين كسى بود كه پس از وفات محمد به جمع قرآن مشغول‏گرديد. می گويند که او مدت شش ماه در منزل نشست و اين كار را به انجام‏رساند. ابن نديم گويد: اولين مصحفى كه گرد آورى شد مصحف على بود و اين‏مصحف نزد آل جعفر بود. سپس مى‏گويد: مصحفى را ديدم نزد ابو يعلى حمزه‏حسنى كه با خط على بود و چند صفحه از آن افتاده بود و فرزندان حسن بن على‏آن را به ميراث گرفته بودند. محمد بن سيرين از عكرمه نقل مى‏كند: در ابتداى‏خلافت ابو بكر،على در خانه نشست و قرآن را جمع آورى كرد. گويد: از عكرمه پرسيدم: آيا ترتيب و نظم آن مانند ديگر مصاحف بود؟آيا رعايت ترتيب نزول درآن شده بود؟گفت:اگر جن و انس گرد آيند و بخواهند مانند على قرآن را گرد آورند،نخواهند توانست‏. ابن سيرين مى‏گويد:هر چه دنبال كردم تا بر آن مصحف دست‏يابم، ميسورم نگرديد. ابن جزى كلبى گويد: اگر مصحف على يافت مى‏شد،هر آينه در آن علم فراوان يافت مى‏گرديد. شيعان مدعی هستند که اين قرآن اکنون در دست امام زمان است و در اين قرآن از محمد و آل او به کرات ياد شده است .

سليم بن قيس هلالى(متوفاى 90)كه از ياران خاص علی بود، از سلمان فارسى نقل می کند که موقعى كه على بى‏مهرى مردم رانسبت‏به خود احساس كرد، در خانه نشست و از خانه بيرون نيامد تا آن كه قرآن راكاملآ جمع آورى كرد. پيش از جمع آورى حضرت،قرآن روى پاره‏هاى كاغذ وتخته‏هاى نازك شده و ورق‏ها نوشته شده و به صورت پراكنده بود.على پس ازاتمام،طبق روايت ‏يعقوبى آن را بار شترى كرده به مسجد آورد.در حالى كه مردم‏پيرامون ابو بكر گرد آمده بودند،به آنان گفت: بعد از مرگ پيامبر تا كنون به‏جمع آورى قرآن مشغول بودم و در اين پارچه آن را فراهم كرده،تمام آن چه بر پيامبرنازل شده است جمع آورده‏ام.نبوده است آيه‏اى مگر آن كه پيامبر،خود بر من‏خوانده و تفسير و تاويل آن را به من آموخته است.مبادا فردا بگوييد:از آن غافل‏بوده‏ايم‏. آن گاه يكى از سران گروه به پا خاست و با ديدن آن چه على عليه السلام در آن‏نوشته‏ها فراهم كرده بود،بدو گفت:به آن چه آورده‏اى نيازى نيست و آن چه نزد ماهست ما را كفايت مى‏كند.على عليه السلام گفت: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد. آن گاه‏داخل خانه خود شد و كسى آن را پس از آن نديد.
اما پس از جنگ يمامه بسياری از حافظان قرآن کشته می شوند .تعداد کشته شدگان افرادی که قرآن را حفظ بودند حداقل 70 نفر ذکر شده است حتی در برخی کتب تاريخی اين تعداد را تا 400 نفر ذکر می کنند .
پس از اين حادثه خطر نابودی گفته های محمد بطور جدی احساس می شد .و اين موضوع باعث شد تا خليفه وقت ابوبکر زيد بن ثابت‏خواست تا قرآن را جمع آورى كند.زيد مى‏گويد:
ابو بكر مرا فرا خواند، و پس از مشاوره با عمر -كه در آن جا بود- گفت: بسيارى از قاريان و حافظان قرآن در حادثه يمامه كشته شده‏اند و بيم آن مى‏رود كه در مواردديگر نيز گروهى ديگر كشته شوند و قسمت عمده قرآن را از بين برود.آن گاه‏جمع آورى قرآن را مطرح ساخت. گفتيم:چگونه مى‏خواهيد كارى كنيد كه محمد ‏آن را انجام نداد؟گفتند: اين كار ضرورت دارد و بايد انجام شود.و آن اندازه سخن‏گفتند و به من اصرار ورزيدند تا آن را پذيرفتم.آن گاه ابو بكر به من گفت:مى‏بينم كه‏جوان عاقلى هستى و هرگز ما به تو انديشه ناروا نمى‏داريم.تو كاتب وحى رسول‏خدا بودى،اين كار را دنبال كن و به خوبى انجام ده.
زيد به جمع آوری قرآن مشغول می گردد و در اين کار روش خاص خود را پی می گيرد و در اين کار از گروهی از ياران محمد کمک می گيرد اولين اقدام او اين بود که اعلام کرد :هر كس هر چه از قرآن نزد خود دارد،بياورد.يعقوبى‏مى‏گويد: وى گروهى مركب از 25 نفر را تشكيل داد و خود رياست آن گروه را برعهده گرفت.اين گروه هر روز در مسجد گردهم مى‏آمدند و افرادى كه آيه يا سوره‏اى‏از قرآن در اختيار داشتند به اين گروه مراجعه مى‏كردند.اين گروه از هيچ كس،هيچ‏چيز را به عنوان قرآن نمى‏پذيرفتند، مگر آن كه دو شاهد ارائه دهند كه آن چه‏آورده است جزء قرآن است.شاهد اول نسخه خطى، يعنى نوشته‏اى كه حكايت ازوحى قرآنى داشته باشد. شاهد دوم شاهد حفظى،يعنى ديگران نيز شهادت دهندكه آن را از زبان محمد شنيده ‏اند.
نکته بسيار جالبی که در اينجا قابل ذکر است از خزيمة بن ثابت انصارى دو آيه آخر سوره برائت ‏بدون شاهد پذيرفته شد، زيرا محمد شهادت او را به جاى شهادت دو نفر قرار داده بود!
اما چرا شهادت خزيمه برابر شهادت دو نفر پذيرفته شده بود خود داستان جالبی دارد؟ محمد با يک عرب بر سر اسبی مشکل پيدا می کند و هر دو طرف مدعی بودند که آن اسب متعلق به او است اما خزيمة بن ثابت انصارى با ان که از ماجرا هيچ اطلاعی نداشت به دروغ به نفع محمد رای می دهد و محمد نيز برای اينکه دعوا را به نفع خود پايان دهد می گويد شهادت خزيمه برابر شهادت دو نفر ارزش دارد (هر جند می دانست که او به دروغ شهادت داده است )و بدين وسيله اسب آن عرب بيچاره را صاحب می شود و خزيمه نيز به‏ ذو الشهادتين‏ لقب می يابد . (اسد الغابة،ج 2،ص 114)

زيد قرآن را جمع آوری کرد ولی هيچ نظمی به آن نداد و دست نوشته های خود را كه سوره‏هاى قرآنى بر آن‏نگاشته شده بود،پس از اتمام به ابوبكر داد .اين مجموعه پس از ابوبكر به‏عمر انتقال يافت و پس از وفات وى نزد دخترش حفصه نگهدارى شد و هنگام‏يك سان كردن مصحف‏ها،عثمان آن را به رعايت گرفت تا نسخه‏هاى ديگر قرآن را باآن مقابل كند و سپس آن را به حفصه باز گردانيد.چون حفصه در گذشت،مروان كه‏از جانب معاويه و الى مدينه بود،آن را از ورثه حفصه گرفت و از بين برد . پس از مرگ محمد علاوه بر زيد،عده ديگرى از بزرگان صحابه به جمع قرآن پرداختند.از جمله:عبد الله بن مسعود،ابى بن كعب،مقداد بن اسود،س الم مولى ابى حذيفه،معاذ بن جبل و ابو موسى‏اشعرى. گويند:نخستين كسى كه سوره‏هاى قرآن را مرتب نمود،سالم مولى ابى حذيفه بود.وقتى قرآن جمع آورى و نوشته شد،آن‏گاه خود وهم فکرانش گرد هم آمدند و درباره نام آن به شور نشستند.برخى نام‏ سفر راپيش نهاد كردند،سالم و ديگران آن را نپسنديدند،زيرا نام كتاب‏هاى يهود است.

سپس سالم عنوان مصحف را پيش نهاد كرد و گفت:همانند اين كتاب(صحيفه‏هاى‏جمع شده) را در حبشه ديدم كه آن را مصحف‏ مى‏گفتند.همه حاضران نام‏مصحف را براى صحيفه‏هاى جمع شده پذيرفتند .(ادامه دارد )
____________
منابع:
الفهرست - طبقات ابن سعد،ج 2 - الاستيعاب در حاشيه الاصابة ج2- الاتقان- ابن جزي الكلبي- التسهيل لعلوم التنزيل ج1- التمهيدج 1 - محمد جواد بلاغى،آلاء الرحمان،ج 1 - تفسير برهان،ج 1 - تاريخ يعقوبى،ج 2 - السقيفة - فتح البارى،ج 7 - صحيح بخارى،ج 6 - مصاحف سجستانى- ابن اثير،الكامل في التاريخ، البرهان،ج13- تاريخ يعقوبى،ج 2 - الاتقان،ج 1 - الكشاف،ج 1 - تفسير طبرى،ج 5

Friday, March 14, 2003
 
قرآن و شيعه

گلدزيهر اسلام شناس معروف پس از سالها مطالعه در مورد قرآن معتقد است که: "قرآن كامل خيلى بيشتر از قرآن فعلى بوده است". بطور مثال او اشاره می کند : سوره احزاب (73آيه ) در حالت اوليه خود به اندازه سوره بقره كـه 286 آيه داشته، و سوره نور (64آيه ) در آغاز بيش از يكصد آيه بوده، و سوره حجر (99آيه ) نيز نخست 190 آيه بوده است .
او می نويسد که به تازگى(اوايل قرن بيستم) در كتابخانه بانكيپور هندوستان، نسخه اى از قرآن پيداشده و مشتمل بر سوره هايى مى باشد كه از قرآن عثمانى ساقط گرديده است يكى از آنها سوره نـورين است كه 41 آيه دارد .
ديگرى سوره ای است كـه مشتمل بر هفت آيه بوده و سوره ولايت نام دارد .

منابع او عبارتند از:
كـتاب بيان السعادة فى مقامات العبادة نوشته سلطان محمد فرزند حيدر بيدختى گـنابادى است.
و كـتـاب دوم , تـفـسـيـرى اسـت بـه نـام تفسير على بن ابراهيم بن هاشم قمى .

و اين هم يک سوره ديگر که به عقيده عده ای از قران حذف شده است:
" بسم اللّه ياايها الذين آمنوا آمنوا بالنورين انزلناهما يتلوان عليكم آياتى ويحذرانكم عذاب يوم عـظـيم بان الذين يوفون بعهداللّه ورسوله فى آيات لهم جنات النعيم. واصطفى من الملائكة والرسل وجـعـل مـن الـمـومـنـين اولئك فى خلقه يفعل اللّه مايشاء قد خسر الذين كانوا عن اياتى وحكمى مـعـروضـون .وان عليا من المتيقن ب يا ايها الرسول قدانزلنا اليك آيات بينات فيها من يتوفاه مومنا ومـن يتوليه من بعدك يظهرون ب ولقد آتيناك بك الحكم كالذين من قبلك من المرسلين .وجعلنا لـك مـنـهـم وصـيا لعلهم يرجعون .ان عليا قانتا بالليل ساجدا يحذر الاخرة ويرجو ثواب ربه .قل هل يـستوى الذين ظلموا وهم بعذابى يعلمون."
معنی اش:
"اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به دو نور ايمان بياوريد. آن دو را نازل كرديم كه آيات مان را بر شما بخوانند و شما را از عذاب روزى بزرگ برحذر دارند. آنان كه به عهد خدا و پيامبرش وفا مى كنند در آياتى برايشان بهشت هاى پُر نعمت است و برگزيده از فرشتگان و پيامبران و قرارداد از مومنان، آنان را در خلقش .خدا هرچه بخواهد مى كند. زيـان كردند آنها كه از آيات و حكم من دور گردانده شدند. و على از متقيان است براى پيامبر! ما به سوى تو آياتى روشن نازل كرديم كه در آن است هركس او را در حال ايمان دريابد و هركس ولايت او را بـپذيرد بعد از تو نمايان مى شوند به تو حكم داديم، همانند كسانى كه پيش از تو بودند از پـيـامـبـران. و قـرارداديم براى تو از ايشان جانشينى شايد بازگردند. همانا على در شب قنوت مى گرفت، سجده مى كرد از آخرت مى ترسيد و ثواب پروردگارش را اميدداشت. بگو! آيا مساويند آنها كه ظلم كردند درحالى كه به عذاب من آگاهى دارند.(يکی از کتابهايي که اين سوره در آن نوشته شده است کتاب دبستان المذاهب است )

اما اين هم نظر ابو علی جبايي در مورد قرآن :
ابوعلى جبايى (متوفاى 235هـ ق ) معتقد بود که بسم الله الرحمن الرحيم جزء قرآن نبوده است و عثمان براى جداسازى سوره ها از هم در آغاز هر سوره بسم اللّه را ثبت كرد. و اما كلينى در كتاب حجت اصول كافى فصلی دارد با عنوان باب انه لميجمع القرآن كله الا الائمةللّه وانهم يـعـلـمـو نـ عـلـمه كله. در اين فصل او می نويسد که قرآن را هيچ كس جز امامان للّه جمع نكرده است. آنان به همه قرآن، علم و آشنايى كامل دارند. در همين فصل اين حديث آمده است:
"ما ادعى احد من الناس انه جمع القران كله كما انزل ا كذاب، وما جمعه وحفظه كما نزله الله تعالى ا عـلـيـبـنـ ابـى طـالـب والائمة من بعده صلواتالله عليهم."
به اين معنی که: "هيچ كس از مردم ادعا نمى كند قرآن را هـمـان طـور كـه نـازل شـده جمع نموده مگر دروغگو . و قرآن را همان گونه كه خداوند نازل فـرموده ـ جز على بن ابى طالب و پيشوايان بعد از او جمع آورى و حفظ نكرده اند."

سيد جزايری در کتاب انوار نعمانيه می نويسد که در برخى روايات مى خوانيم كه آيه 172 سوره اعراف اين چنين بوده است : "الست بربكم /ومحمد نبيكم وعلي امامكم/ قالوا بلى". معنی اش:" آيا من پروردگار شما نيستم /و محمد پـيامبر شما و على امام شما نيست ؟/ گفتند: آرى!"
اما آن دو جمله را حذف كردند، همچنان كه در آيات ديگر قرآن نيز دخل وتصرف كردند. آيه ای که به نقل بعضي شيعان جزئ قرآن بوده و حذف شده است :
می گويند نام علی از آيه بلاغ و اکمال خذف شده است. عياشی از امام صادق نقل می کندجبرئيل در روز عرفات بر محمد فرود می آيد و می گويد اى محمد! خـداونـد بـه تـو سـلام مـى رسـاند و مى فرمايد:
به امتت بگو: "اليوم اكملت لكم دينكم /بولاية على بن ابـى طـالـب /واتـمـمت عليكم نعمتى ورضيت لكم ادسلام دينا."
معنی اش: "امروز دين شما را /با ولايت عـلـى بـن ابـى طـالـب / كـامل كردم و نعمت خودم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان ) شما پذيرفتم."
اين مطلب را كـلـينى با سند متصل خود از امام باقر در حديث فرايض روايت مى كند:
در قرآن منصوب به ابن مسعود اين آيه چنين آمده است:
" يا ايها الرسول بلغ ماانزل اليك من ربك /ان عليا مولى المومنين, كه على سرپرست مومنان است / وان لمتفعل فما بلغت رسالتهب."
وى مـى گويد: در زمان پيامبر آيه را به صورت فوق می خوانديم .

Thursday, March 06, 2003
 
نظر عمر در باره قرآن

در باره قرآن عمر شديداً به اين موضوع معتقد بود که قرآن به طور کامل جمع آوری نشده است.

آياتی که به اعتقاد عمر در قرآن وجود داشته ولی در قرآن قرار نگرفت :
1)آيه رجم
عمر اعتقاد داشت که در قرآن‏آيه رجم وجود داشته و اين آيه موقع جمع آورى قرآن از قلم افتاده است،لذا همواره‏مى‏كوشيد درج آن را به صحابه بپذيراند.به طورى كه قبلا ذكر شد هنگام جمع قرآن‏به وسيله زيد بن ثابت،عمر خواست نظر خود را به جمع بقبولاند و عبارت‏«الشيخ‏و الشيخة اذا زنيا فارجموهما البتة نكالا من الله و الله عزيز حكيم،پير مرد و پير زنى اگرزنا كردند آنان را سنگ سار كنيد.عقوبتى است از جانب خدا و خدا عزيز و حكيم‏است‏»را به عنوان آيه در قرآن قرار دهد.به طور معمول از وى شاهد طلبيدند اونتوانست‏شاهد بياورد،لذا پذيرفته نشد،ولى عمر پيوسته در اين انديشه بود كه برمردم عرضه كند و به گمان خود حجت را بر مردم تمام كند.در آخرين روزهاى‏حيات خود، بالاى منبر تاكيد نمود:«اى مردم!مبادا روز قيامت‏بگوييد عمر به مانگفت.خدايا شاهد باش كه گفتم و عرضه كردم ولى كسى آن را نپذيرفت‏» .

2. آيه رغبت: عمر،اعتقاد داشت كه در قرآن آيه‏اى با اين نام وجود داشته وساقط شده است.او مى‏گفت‏يكى از آياتى كه در قرآن مى‏خوانديم اين آيه بود:«ان‏لا ترغبوا عن آبائكم فانه كفر بكم ان ترغبوا عن آبائكم‏»
3. آيه جهاد: عمر هم چنين اعتقاد داشت كه اين عبارت آيه قرآنى بوده و از قرآن‏ساقط شده است:«ان جاهدوا كما جاهدتم اول مرة‏» .
4. آيه فراش: عمرهمواره اعتقاد داشت که آيه الولد للفراش و للعاهر الحج از آيات‏قرآنى بوده است
5. عدد حروف قرآن: عمر را می گفت که كه حروف قرآن 000/027/1است در صورتى كه عدد موجود بيش از 671/323 نيست.از وى روايت‏شده است:«قرآن داراى هزار هزار حرف و بيست و هفت هزار حرف است.هر كه‏قرآن را براى خدا و با صبر و حوصله بخواند،در مقابل هر حرف يك زوجه ازحور العين به او مى‏دهند»

6. عبد الله فرزند عمر چنين مى‏پنداشت كه بسيارى از آيه‏هاى قرآن از ميان رفته‏است.او چنين مى‏گفت:«كسى از شما نگويد كه تمامى قرآن را فرا گرفته‏ام،از كجامى‏داند تمامى قرآن كدام است؟در صورتى كه بسيارى از قرآن از ميان رفته است بلكه بايد بگويد آن چه هست فرا گرفته‏ام‏» .

نظر عايشه در مورد قرآن :

1) در قرانی كه عايشه قبول داشت، آيه ای وجود داشت که در ساير قرآن ها موجود نبود و آن آيه اين است :ان الله و ملائكته يصلون على‏النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما و على الذين يصلون الصفوف‏الاولى‏».حميده دختر ابى يونس،خدمت گزار عايشه،مى‏گويد:«البته اين تا موقعى‏بود كه عثمان مصحف‏ها را تغيير نداده بود» .
2)عايشه اعتقاد داشت که در قرآن آيه‏اى بوده است كه مقدار شير خوارگى را كه‏موجب حرمت(رضعات محرمه)مى‏شود تعيين مى‏كرد،ولى موقع اشتغال به دفن‏پيامبر صلى الله عليه و آله گوسفندى وارد اتاق وى شده است و صفحاتى را كه مشتمل بر آيه‏رضعات بود جويده و خورده است!آن آيه ابتدا چنين بود:«عشر رضعات يحرمن‏» ولى بعدا با آيه‏«خمس رضعات يحرمن‏»نسخ شد.عايشه گويد:«موقع وفات‏پيامبر صلى الله عليه و آله اين دو آيه،جزء آيات قرآن تلاوت مى‏گرديد» .

نظر ابو موسی اشعری در مورد قرآن:
ابو موسى اشعرى، اعتقاد داشت که در قرآن سوره‏اى وجود داشته معادل سوره‏برائت و سوره ديگرى معادل سوره‏هاى‏«مسبحات‏»،كه اين سوره‏ها از قرآن ساقطشده و از بين رفته است.او مى‏گويد:فعلا يكى از آيات سوره معادل برائت را بياددارم:«لو كان لابن آدم و اديان من مال لابتغى واديا ثالثا و لا يملا جوف ابن آدم الاالتراب‏».

نظر ابي ابن کعب در مورد قرآن :
ابى بن كعب يکی از بزرگترين صحابه ها اعتقاد داشت که سوره احزاب‏كه فعلا داراى 73 آيه است،معادل سوره بقره بوده و حدود 286 آيه داشت‏».اين‏گفتار را به عايشه نيز تاييد کرده است .(عايشه از معدود حافظان کل قرآن در صدر اسلام بوده است )

نظر مالک ابن انس در مورد قرآن:
مالك بن انس اعتقاد داشت كه بيش از يك چهارم از سوره برائت‏باقى نمانده‏است.او مى‏گويد:«اين سوره هم آورد سوره بقره بوده و از اول آن،مقدار زيادى‏افتاده اس ت و بسم الله الرحمان الرحيم نيز جزء آيات ساقط شده است‏»در اين زمينه‏روايات بسيارى وجود دارد .

تحريف قرآن به روايت مورخين

1. محيى‏الدين ابن عربى(متوفاى 638)،صاحب كتاب‏«فتوحات مكيه‏»است.او بر اين باوربوده كه قرآن ست‏خوش تحريف گرديده،چيزهايى از آن كم شده است.گويد:«اگرنبود افراد ضعيف دل كه زود مى‏لغزند و اعتقادشان متزلزل مى‏شود و حكمت چنين‏كارى را مجاز نمى‏شمرد هر آينه روشن مى‏كردم تمامى آن چه را كه از مصحف‏عثمان ساقط شده است...» .
2. كتاب السقيفة منسوب به سليم بن قيس
3. كتاب قرائات احمد بن محمد سيارى
4. تفسير ابى الجارود
5. تفسير منسوب به على بن ابراهيم
6. كتاب استغاثة على بن احمد كوفى
7. كتاب احتجاج طبرسى
8. تفسير منسوب به امام حسن عسكرى
9. كتاب‏«دبستان المذاهب‏»كه در قرن يازدهم هجرى در فاصله(1040-1065)نوشته شده است.
10. کتاب «الفرقان‏»،توسط نويسنده مصری بنام ،محمد محمد عبد اللطيف معروف به ابن الخطيب،از علماى‏معروف مصر،نوشته شده است. نويسنده اين كتاب معتقد است علاوه بر تغييرات و تحريفاتى كه پيش از عثمان‏در قرآن رخ داده است پس از آن نيز،به دست‏حجاج در دوازده جاى قرآن تغييرات‏اساسى رخ داد و بر خلاف آن چه در زمان عثمان بوده،ثبت‏شده است.مثلامى‏گويد:در قصه نوح در سوره شعراء من المخرجين بود،و در قصه لوط من‏المرجومين ولى حجاج آن را تغيير داد و من المرجومين را در قصه نوح آورد و من‏المخرجين را در قصه لوط كه اكنون بر همين منوال است .
11. كتاب‏«منبع الحياة‏»(چاپ بغداد وبيروت) اثر سيدنعمت الله جزايرى(متوفاى 1112)که اين مساله را مورد بحث قرار داد و با دلايل چندى در صدد اثبات تحريف‏قرآن بر آمد
12. كتاب‏«فصل الخطاب‏» اثر حاجى نورى(متوفاى 1320)

نکته :
سيد جزايرى مى‏گويد: «روايات مستفيضه بلكه متواتره دلالت‏دارند كه قرآن دست‏خوش تحريف گرديده‏».اولين و عمده‏ترين روايتى را كه مورداستناد قرار مى‏دهد، كه از كتاب «احتجاج‏» نقل مى‏كند كه از امام علی پرسيده شد كه تناسب ميان صدر و ذيل اين آيه‏چيست و ان خفتم ان لاتقسطوا في اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى و ثلاث‏و رباع (نساء 4:3) ،و اگر در اجراى عدالت درباره اموال يتيمان[كه نزد شما سپرده شده]بيم‏ناكيد،پس هر چه از زنان كه شما را پسند افتاد،دو يا سه يا چهار به هم سرى ‏اختيار كنيد». آن گاه حضرت فرموده باشند كه بيش از يك سوم قرآن از اين آيه افتاده ‏است!

يک نکته هميشه من را به فکر فرو می برد که چرا مسلمانان هميشه بشدت با هر آنچه که مخالف اعتقادات آنها باشد بطور قهرآميز برخورد می کنند و هر که بخواهد قرآن و ساير اعتقادات آنها را نقد کند او را با انگ های دشمنان اسلام و مزودوران بی دين و فاسد مذهب و... تهديد می کنند. و اگر فرد کمی در مورد نقد های خود جدی باشد و مسلمانان نتوانند جواب او را بدهند با نرور کردن و کشتن فرد منتقد ،نفد های او را با منطق خود جواب می دهند .اين موضوع از صدر اسلام رايج بوده است و هچنان ادامه دارد.
____________
منابع:
صحيح بخارى-صحيح مسلم-مسند احمد-الدر المنثور-فتح البارى-تفسير ابن كثير- البرهان الاتقان -ميزان الاعتدال-منتخب كنز العمال



02/2003
03/2003
04/2003
05/2003
06/2003
07/2003
08/2003
09/2003
11/2003
01/2004
07/2004
05/2005
04/2006

نويسنده آفتاب OSAREH1@YAHOO.COM