اسلام و قرآن
|
|
Monday, April 10, 2006
زن خطرساز از حامي اعدام سلمان رشدي تا مدافع توهين سكسي به قرآن به نوشته روزنامه «گاردين»، «ايان هرسي علي» به عنوان يك فرد جوياي پناهندگي، وارد هلند شد و رفتهرفته به يك منتقد دوآتشه چندفرهنگگرايي و مذهب خودش اسلام تبديل شد. تا اينكه در اقدام اخير خود در ماه نوامبر گذشته، درباره كشته شدن زنان مسلمان و نشان دادن واكنشي انتقادآميز به رويه برخورد مسئولان كشور با مهاجرت اين قشر از مسلمانان با «تئو ونگوگ» كارگردان هلندي، وارد همكاري شد تا بتواند نظريات خود را از اين راه اعلام نمايد. در سال 1989، يعني زماني كه آيتالله خميني فتواي خود را در مورد سلمان رشدي صادر كرد، هرسي علي دانشآموز دبيرستاني معتقد و محجبهاي در «نايروبي» بود. پدرش رهبر شورشي سوماليايي بود كه قبلا شورشي را عليه حكومت ديكتاتوري «محمد سيادبار» به راه انداخته بود. بعدها او و خانوادهاش به كنيا مهاجرت كردند. وقتي خبر فتواي امام خميني(ره) درباره سلمان رشدي در مدرسه دخترانه اسلامي پيچيد، هرسي علي و ديگر همكلاسيهايش با اينكه شيعه نبودند، با ايران و امام خميني احساس وحدت و يكپارچگي كردند. آنان دريافتشان از اين قضيه، اين بود كه مردم بريتانيا به خاطر اين برخورد مسلمانان با يكي از نويسندگانشان عصباني شدهاند، اما اين دانشآموزان اين مطلب را تأييد ميكردند كه دنياي غرب بايد از پيامدهاي كوچكشماري اسلام، آگاه شود. هرسي علي در اينباره ميگويد: نويسنده درباره پيامبر بسيار هتاك و گستاخانه نوشته بود و نخستين فكري كه در آن زمان به ذهنم آمد، اين بود كه او حتما بايد كشته شود.نويسنده «گاردين» در ادامه ميآورد، هماكنون هرسي علي در پوشش فاخر يقه باز يك مقام سياسي اروپايي در همان مخمصهاي افتاده كه نويسنده انگليسي در آن گرفتار آمده بود. پس از كشته شدن كارگردان هلندي، وي ناچار است شديدا خود را پنهان كند و هنوز نيز تحت مراقبتهاي شديد امنيتي دولت، زندگي خود را ميگذراند. گزارشگران «گاردين» براي انجام گفتوگو با وي، به طبقه بيستوسوم هتلي در آمستردام رفتند كه البته پس از گذشتن از سد محافظان و بازرسي بدني، توانستند با وي ملاقات كنند. او متعجب از شرايط فعلي است، چراكه اين اوضاع درست برعكس نخستين دوران ورود وي (سيزده سال پيش) به اروپا بود. او با ورودش به آنجا به خاطر آزادي و نظم حاكم بر آن كشور به شعف آمد اما حال از آن آزادي خبري نيست و او از آن بيبهره است. هرسي علي همچون سلمان رشدي، به اسلام توهين كرده است، اما برخلاف رشدي، كفرگوييهاي هرسي علي، در يك قالب ادبي، تصويري و عمدي بوده است.وي در سال 2002، زماني كه به عنوان محقق در زمينه چند فرهنگگرايي در حزب كارگر هلند فعاليت ميكرد، پيامبر را به مثابه فردي مستبد و منحرف معرفي كرده بود. از آن زمان تاكنون، وي از هر سو احساس خطر ميكند؛ از سايتهاي اينترنتي اسلامي گرفته تا افراد مختلف در سراسر اروپا. به عقيده خودش، توجهات وقتي بيشتر به سمت وي معطوف شد كه در مصاحبه راديويي در هلند گفته بود، اگرچه مسلمان بودن، بخشي از هويت گذشته وي است، وي به خدا اعتقاد نداشته است و مرتد بودن خود را تأييد كرده بود؛ برافروختن آتش خشم جمعيت مسلمان نهصد هزار نفري هلند، داغ شدن بحث چند فرهنگگرايي و حمله به چندين مسجد و مدرسه اسلامي، از پيامدهاي اقدام هرسي بوده است. اواخر سال گذشته، هرسي به عنوان سرچشمه يك بحران ملي در هلند شناخته شد و يازده دقيقه از فيلم ونگوگ كه هرسي متن آن را تهيه كرده بود، خشم بسياري از مسلمانان را به خاطر ارائه تصاويري نادرست از زنان مسلمان برانگيخت؛ نام فيلم، «اطاعت» است.«گيرت مك»، مورخ سرشناس جناح چپ در هلند ميگويد: هلند كشور ايالتي كوچكي است كه براي آن تحمل واقعيتهاي جهاني شدن، مشكل است؛ آن هم موضوع قتلي كه به موضوعاتي چون مهاجرت، امنيت و جهان اسلام راه پيدا كرده باشد، اما مسائلي كه اين كشور با آن روبهروست، فراي گمان است. كشور هلند قوانين سختي را براي مهاجران اين كشور اعلام كرده است و از آنجايي كه افزايش جمعيت كشور و ورود نيروهاي كاري غيرماهر براي آن نفعي ندارد، به همين خاطر در ميان كشورهاي اروپايي، از همه سختگيرتر است و به همين خاطر برخورد هرسي علي با اين قضيه، بيشتر از جهت برخورد نامناسبي بوده كه با مهاجران مسلمان ميشده است. هلند با شانزده ميليون جمعيت، بزرگترين تمركز جمعيتي مسلمانان در اروپا به شمار ميرود. هرسي علي، سفري شانزده ساله از آفريقا به اروپا داشته است. وي در آغاز از فرد جوياي پناهندگي به يك چهره سياسي و از يك چهره مذهبي به فردي مرتد تبديل شد و در حال حاضر، مركز توجه موضوع چندفرهنگي قرار گرفته است.نكته قابل توجه در اين ميان، القابياست كه از سوي طيف سياسي كشور به او وارد آمده است. برخي افراطيون اينترنتي او را مرتد و كافر و گناهكار و حتي چهرهاي سياسي از حزب ليبرال، وي را «پرنسس سومالي» خوانده است. همچنين برخي ديگر از نظريهپردازان، وي را يك سياستمدار عصباني، شرقشناس منزجر، جهادي ليبرال و يا يك اصولگراي عصر روشنفكري ميدانند. پدر هرسي، او را به عقد پسرعمويش در كانادا درآورد و وي از اين طريق به آلمان آمده و از آنجا خود را به هلند رساند. وي به عنوان پناهنده درجه A، پذيرفته شد و به مدت يازده ماه به عنوان نظافتچي كار ميكرد و گاه نيز به عنوان مترجم براي ديگر زنان هموطن خود كه از نظر خدمات اجتماعي و انجام مصاحبهها دچار مشكل بودند، كمك ميكرد.با ورود به دانشگاه، ديد هرسي علي از دنيا تغيير كرد. وي ميگويد: احساسم اين بود كه گويي به بهشت وارد شدهام كه همه منطقي، مقاوم و شاد هستند. به گفته وي، تمام نگرانيهايش اين بوده كه آيا ميتواند منظور خود را برساند و آيا ميتواند يك دوست پسر داشته باشد؟ تا اينكه در سال 1995 در رشته علوم سياسي دانشگاه «ليدن» پذيرفته شد. او سپس روسري خود را از سر برداشت و در ماه رمضان، شروع به روزهخواري كرد و حتي از ديگر مسلماناني كه اين افول ديني او را به وي تذكر ميدادند، دوري و كنارهگيري ميكرد. مطمئنا هرسي علي فردي فعال است، اما اهداف وي بيشتر از آنكه از بعد سياسي كاركرد داشته باشد، از نظر عقيدتي نمود داشته است.«هرسي علي» تنها توانسته است با كمك عده معدودي از گروههاي مسلمان كه خواهان ادامه نيافتن جريان پرونده وي بودهاند، برنده دادگاه خود شود اما جلسه نهايي بررسي پرونده وي، صحنهاي بود كه در آن مسلمانان، سهم خود را از حقوق شهروندي گرفته بودند و شكايت خود را تقديم دادگاه كردند. گمان اين مطلب دشوار است كه اين زن آرام سوماليايي كه با گامهاي كوتاه و تحت مراقبت محافظان خود، قدم برميدارد، «زن خطرناك» خوانده شود، اما به هر حال هر كسي كه بخواهد با او همكاري كند، بايد ريسك اين كار را نيز بپذيرد. ترجمه: سارا رمضاني info@irandwr.org |
02/2003 03/2003 04/2003 05/2003 06/2003 07/2003 08/2003 09/2003 11/2003 01/2004 07/2004 05/2005 04/2006 |